Naughty One
Nobody knows what I,m feeling inside
ﺍﺳﻤﺶ ﺍﺯ ﻣﻮﺑﺎﻳﻠﺖ ﭘﺎﻙ ﻣﻲ ﺷﻪ . می گویند انسانها میمیرند ولی صداها می مانند جای خالی تو را با عروسکی پر میکنم همانند توست مرا دوست ندارد،احساس ندارد اما هر چه هست دل شکستن بلد نیست... من... دنیای من کسی بود ... که در آغوشش جان میدادم... یعنـــــــــــــــــــی تـــــــــــــــــــو لعنتــــــــــــــــــــــی دلتنگم... برای کسی که مدت هاست بی آن که باشد هرلحظه زندگی اش میکنم.. میگذرد روزی این شبهای دلتنگی ، دوست داشتنت هر از گاهی از دور دیدنت به اندازه زیبایی درختان پر شکوفه.... ....دوستت دارم! دوستت دارم!!! دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ، درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : من دیوانه نیستم ! خیال تو می ارزد به داشتنِ همه ! سیگارم چه خوب درک می کند مرا… شب را دوستـــ ــ ـ دارم …! حــال و روز زنــدگــی مـن را ، ﺭﻓـﺘـﻨـﺖ به خودم میبالم بی اثر ترین ماده ی مخدرم اونی ک میگفت بد جوری معتادم شده به راحتی ترکم کرد...
ﻣﺴﻴﺠﺎﺵ ﺩﻳﻠﻴﺖ ﻣﻲ ﺷﻪ ..
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﻣﻴﮕﻲ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻳﻦ ﺟﻠﻮﻡ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﺑﻴﺎﺭﻳﻦ .
پیش همه بدیشو میگی و 1000 تا دلیل میاری که بهتر شده که رفته
ﺍﻣﺎ ..
ﺑﺎ ﺟﺎﻱ ﺧﺎﻟﻴﺶ ﺗﻮ ﻗﻠﺒﺖ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ.
ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﺸﺎﺑﻪ ﺍﺳﻤﻲ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ..
ﺑﺎ ﺍﻫﻨﮕﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﻜﺮﺩﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲﻛﻨﻲ ..
ﻭﻗﺘﻲ ﻏﺬﺍﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﻭ ﻣﻲ ﺧﻮﺭﻱ ﻭ ﻳﺎﺩﺕ
ﻣﻴﺎﺩﺵ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ...
ﻭﻗﺘﻲ ﺍﺯﺕ ﺳﺮﺍﻏﺸﻮ ﻣﻲ ﮔﻴﺮﻥ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ...
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻴﻜﻪ ﻛﻼﻣﺸﻮ ﻣﻲ ﺷﻨﻮﻱ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ..
ﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﻲ ﺩﻭﻧﻲ ﺩﻳﮕﻪ ﺣﺘﻲ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺘﺎﺗﻮﺳﺘﻮ
ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻪ ﻭ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﻧﻪ ﭼﻴﻜﺎﺭ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ .....
مــــــــــــــــــــــــــیــــــــــــــــمــیــــــــــــــــــری
ولی خدایا این عادلانه نیست
صدای او که به دروغ می گفت دوستت دارم هم باقی بماند
یکی بود ِ همیشه ام و...
تـو...
یکی نبود ِ بی کسی هایم !
يکی بود که اونم رفت!!! خب
کاش از اول ...
غير از خدا هيچکس نبود....
میگذرد روزی این فاصله و دوری،
میگذرد روزهای بی قراری و انتظار ،
میرسد همان روزی که به خاطرش گذراندیم فصلها را بی بهار ،
و از ترس اینکه بهم نرسیم شب تا صبح را اشک میریختیم.
وقتی مرا نمی خواهی
سخت ترین آزمون زندگی است
تو
ــ تنها مونس زندگی ام! ــ
دوستت دارم و
اعتراف می کنم
رهایی از تو
ممکن نیست ...
ناگفته هایم را
جوی های به انتهای خیابان ها برده اند و من
مشتاقم به همین
....قسم به حقیقت دنیا....
قسم به راز گل سرخ
قسم به زیبایی بنفشه ها
قسم به تنهایی هام
الهه و ترنم
خاطــرات هر چه شـــــیرین تر باشند
بعد ها از تلخـی
گلو یــت را بیشتر می سوزانند
راستی خدادلم هوای دیروز را کرد
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشیداین بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”
گونه هایت را برای دست هایم می خواهم
پیشانی ات را برای لب هایم
خودت را برای زندگی ام
می بینی ؟
برای خودم هیچ نمی خواهم ؟!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند …
که آمده ای ..
ولی من ندیده ام!
وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــد
الـفـــاتحه…
ﻧـﺒـﻮבنـت ...
ﻧــﺎﻣـﺮבﯾـﺖ ...
ﻫـﯿـﭽـڪـבﻭم ﺍﺫﯾـﺘــم نڪـﺮב
ﻧـہ ﻭﺍﺳــم ﺳﻮﺍﻝ ﺷב
ﻓـﻘـﻂ ﯾـہ ﺑـﻐـﺾ בﺍﺭﻩ ﺧـﻔــم ﻣـﯿـڪـﻨـہ
ﭼـہ ﺟـﻮﺭی ﻧـﮕـﺎﺕ ڪﺮב ڪہ ﻣـﻨـﻮ ﺗـﻨـﻬـﺎ ﮔــﺬﺍﺷـﺘــے ...؟!
امــــا روحــت هم از نوشــــته هــایم خبــر نــدارد
ایــــرادی نــــدارد یــاد تــو
به نوشتــــه هــایم رنــگ می دهــد
شــایــد دیگــری بخــــواند و آرام گیــــرد ذهــــن پریشــــانش
طراح : صـ♥ـدفــ |